💠 دکتر در قلب من جا دارد...
🖌نویسنده؛ علی جعفری مزینانی

◀️ حدود بیست سال قبل یکي از دوستانم به اتفاق خانواده و با خودرو شخصي اش از تهران به شمال مسافرت کرده بودند جهت تفریح وگردش همچنین تجدید و تغییر آب و هوا دریکي از جاده های فرعي منتهي به دو شهرستان آمل و بابلسر با عابر پیاده ای متأسفانه تصادف کرده بود که با تأثر بیشتر منجر به فوت عابر شد.
هر چند که خودرو مورد بحث بیمه نامه شخص ثالث و از طرفي راننده نیز دارای گواهینامه و سایر مدارک معتبر داشت؛ با این وجود برابر مقررات چند روزی باید راننده بازداشت مي شد تا پس از معرفي ضامن تعیین تکلیف نهایي شود و در نهایت اولیای دم دیه ی خودرا از شرکت بیمه دریافت مي کردند.
در هر صورت برای استخلاص راننده از بازداشت و اینکه مجوز خروج خودرو از پارکینگ از مجرای قانون صادر گردد و از آنجا که ایشان در آن شهرستان مسافر و غریب بود با بنده (جعفری) تماس گرفت و درخواست ضامن شدنم داشت و چون پرونده در دادگستری شهرستان آمل (منطقه تصادف) بود ناگزیرشدم تا از تهران به آن شهرستان عزیمت کنم.
وقتي به ساختمان دادگستری و شعبه ی مربوطه مراجعه کردم برابر اظهار قاضي پرونده؛ لازم بود تا سند رسمي خانه یا ملک (به شرطي که درآمل واقع باشد) یا جواز کسب یا فیش حقوقي( به ضمیمه کارت شناسایي) ارائه کنم و از آنجا که فیش حقوقي و کارت شناسایي همراهم بود در نتیجه از دفتر قاضي خارج شدم تا فتوکپي فیش حقوقي وکارت شناسایي بگیرم و برگردم.
اتاق نسبتاً وسیع و مخصوص فتوکپي در محوطه وفضای باز دادگستری و نزدیک درب ورودی قرار داشت ضمن اینکه تعداد زیادی از مراجعه کنندگان درصف انتظاربودند. بدون اینکه در صف بایستم داخل اتاق فتوکپي جهت اخذ پاسخ به سوالی رفتم و در حالی که کارت شناسایي وفیش حقوقي دردستم و از آنجا که نامخانوادگي ام مزیناني بود بلافاصله و بدون مقدمه و یا اینکه متصدی فتوکپي بپرسد چه کاری داری ؛مدارک را گرفت و فتوکپي ها را ارائه داد و حتي وجهی هم از این بابت دریافت نکرد و گفت: امر دیگری دارید در خدمتم!!
بنده هم متقابلاً ضمن ابراز قدرداني و تشکر دیدم مسوول فتوکپی مورد اعتراض و بازخواست چند نفر از افرادی که در صف بودند قرار گرفت که چرا کار این بابا را خارج از نوبت انجام دادی!!
ایشان هم پس از کلي مشاجره با لهجه شیرین مازندراني پاسخ داد: دلم خواست و به هیچ احدی هم ربطي ندارد!!
گفتند: یعني چه؟!
گفت: یعني چي نداره ....همینه که من می گم ...مي دانید این شخص کیست؟!
گفتند: نه ...بفرمایید تا بدانیم.
گفت : لطفاً گوش هایتان را خوب باز کنید تا بفهمید چه چیزی خدمت تان عرض مي کنم....
ناگفته نماند خودِ شخص بنده نیز نمي دانستم که چرا و به چه جهت متصدی فتوکپي این لطف و محبت را در حقم روا داشت!!
وی ابراز داشت:
ایشان همشهری کسي است که من شخصاً عاشقشم .... و جایش در قلب من است...و او دکتر علي شریعتي است...لذا دلم خواست تا خارج از نوبت درخواستشان را اجابت نمایم و کارشان را انجام دهم....حالا فهمیدیدچرا؟
یکي از آنها که دکتر شریعتي را نمي شناخت پرسید:
مگر دکتر کیست ؟!
گفت: تو چه می داني مرحوم دکتر کیست... همین اندازه بهت بگم که ۲۴ ساعت وقت لازم دارد تا به تو بگویم دکتر کیست!! .....تازه پس از ۲۴ ساعت توضیح معلوم نیست فهمیده باشي که دکتر کیست!...
به جمع شاهدان کویرمزینان در تلگرام بپیوندید: https://t.me/shahedanemazinan
برچسبها: مزینان, مزینانی, شاهدان کویرمزینان, علی جعفری مزینانی
| | |
