صمیمانه ترین تبریک خود را به مناسبت ماه رحمت خدا که درین ماه رجب بعثت پیغمبر رحمت و امام مهربانی ها علی بن ابی طالب و امام محمد باقر و امام جواد صلوات الله علیهم می باشد به شیفتگان

ولایت ابراز می دارم و از خداوند متعال می خواهم که رحمتش را در این ماه شامل امت اسلام ملت ایران رهبر فرزانه اش قرار بدهد و امام امت و شهیدان انقلاب را غریق رحمت خود قرار بدهد و شعری به

مناسبت ولادت امیر المومنین در شب ولادت آن حضرت سرودم تقدیم می نمایم.

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

حبیب الله عسکری مزینانی

اَعلی علی ؛ خودش علی دیگر آفرید

خلّاق ذوالجلال که پیغمبر آفرید

بهر وصیّ بر حق او حیدر آفرید

ننوشته خط ؛نرفته به مکتب؛ نخوانده درس

شد شهر علم ؛ دین و علی را در آفرید

هستی بُوَد عَرَض ز سماوات و بَرُّ و بحر

از بهر این عَرَض که خدا جوهر آفرید

دریا شکافت تا که صدف ها عیان شدند

اندر درون هر صدفی گوهر آفرید

در خلقت محمد و خلفای به حق او

هشت و چهار نمونه ی پیغمبر آفرید

دست خدا برون شد و امشب به خانه اش

بعد نبی ز خلق جهان برتر آفرید

گر خوانمش خدای ؛ ملامت مکن مرا

اعلی علی؛ خودش علیِ دیگر آفرید

ذات خدا منزّه است از جسم و چشم و سر

مولود کعبه را ز أَب و مادر آفرید

زیباترین مُربیّش پیغمبر خداست

او را برادر خود و تاج سر آفرید

زیباترین سبقت او در قبول دین

در سابقون ز اول و هم آخر آفرید

در لیله المبیت جان به کف و ایزدش گواه

ایثار جان بجای احمدی در بستر آفرید

زیباترین حماسه دنیا به دست اوست

در بدر و غزوه ی اُحُد و خیبر آفرید

زیباترین ضربت ششمیر او به عمرو

بالاترین شکست اوست که بر کافر آفرید

زیباترین آرزویش مرگ سرخ بود

محرابِ پر زخون ز فرق سر آفرید

اشقی است ابن ملجم و کامیاب هم علی است

بس افتخار برای مسجد و هم منبر آفرید

زیباترین سخاوت او در نماز بود

اندر رکوع به بخشش انگشتر آفرید

زیباترین خاطره اش در غدیر خم

او را خدا امام اوَّل و هم رهبر آفرید

زیباترین کلام او نهج البلاغه است

زینت برای هر سخن و دفتر آفرید

وقتی شریک زندگی هم متن زندگیست

هم کُفوِ او فاطمه را همسر آفرید

زهرا که رمز هستی و هستی از آن اوست

هستی خلاصه گشته که در کوثر آفرید

دشمن بگفت پیمبر ما ابتر است ؛ ولی

گوینده را ببین که خدا ابتر آفرید

زین کوثر بهشتی و از مرتضی علی

سادات را ز نسل چنین دختر آفرید

آنان که گوشواره عرش خدا شدند

یک را شُبیر و دیگری را شَبَّر آفرید

ز اسباط مصطفی حَسنین اند و زینبین

در صلح و در جهاد و سخن سرور آفرید

صلح حسن مقدمه ی نهضت حسین

بهر حسین و نهضت او اکبر آفرید

عباس که مظهر ادب و غیرت و وفاست

سردار کربلا و مه منظر آفرید

اصحاب و عون و جعفر و قاسم همه فدا

از بهر مُهر نهضت او اصغر آفرید

زین العباد ذخیره ی این انقلاب بود

پیروز بر یزید ستم گستر آفرید

بهر مرام و همسفرش ذات کبریا

ازباب لطف و رحمت خود خواهر آفرید

زینب نبود کرب و بلا ؛ کربلا نبود

حق قهرمان صبر و سخن پرور آفرید

ویران نمود کاخ یزید را ز خطبه اش

آتش گرفت یزید که خود آذر آفرید

شعری سرود عسکری و عاجزانه گفت

از ذره کمترم که شعر مرا کمتر آفرید


برچسب‌ها: مزینان, مزینانی, شاهدان کویرمزینان, شاعرمزینانی